توانایی و قدرت نه گفتن به کودکان
آیا می توان به کودک نه گفت؟ بیشتر شما با کودکانی برخورد کرده اید که دست والدین خود را گرفته اند،
آنها را به این طرف و آن طرف می کشند و حتی در مراکز خرید فریاد می زنند.
یا ممکن است شاهد گفتوگوهایی مانند «بچههای امروز متفاوت هستند،
هر چه میگویند دریافت میکنند و وقتی به آنچه میخواهند نمیرسند، زمین و زمان را به هم می دوزند.» باشید.
این کودکان وقتی به آنچه می خواهند نمی رسند و چنین رفتارهایی از خود نشان می دهند.
حتما والدینی هستند که قدرت نه گفتن به کودکان را ندارند.
و زمانی که کودک گریه می کند، فریاد می زند، خودش را روی زمین می اندازد، سرش را به دیوار می کوبد.
به خواسته های او تن می دهند.
شاید حتی با خواندن خطوط بالا شباهت هایی از زندگی خود پیدا کرده باشید.
بله، در سال های اخیر، والدین برای برقراری اقتدار بر فرزندان خود با مشکل مواجه شده اند.
به کودکی خود فکر کنید…
با مادرت رفتی خرید و از یک اسباب بازی در بازار خوشت آمد، آن را می خواستی،
و مادرت فقط ابروهایش را بالا می انداخت که به معنی نه گفتن بود.
و شما دیگر ساکت می شدید!
اما بچه ها الان…
چه تعداد والدین از این جملات و جملات مشابه استفاده نمی کنند؟
من نمی دانم که آیا بچه های امروز واقعا فرق دارند؟ یا این تفاوت در نگرش والدین پنهان است؟
انواع تفکر خانواده ها در رابطه با اقتدار والدین و کودک
از نظر روش های اقتدار منفی می توان خانواده ها را در دو نوع تصور کرد. اولی «خانواده های والدین محور»، دومی «خانواده های کودک محور».
خانوادههای والدین محور، خانوادههایی هستند که اختیارات و حرف اول در اختیار والدین است.
کودک حق مخالفت ندارد و والدین اقتدار مطلق هستند.
از سوی دیگر، «خانوادههای کودک محور» خانوادههایی هستند که اختیارات در آن با کودک است و والدین قدرت نه گفتن به کودکان را ندارند.
والدین خواسته ها و نیازهای خود را نادیده می گیرند و خواسته ها و نیازهای کودک را در اولویت قرار می دهند تا مشکلی پیش نیاید.
هیچ رابطه سالمی در هیچ یک از این دو نوع خانواده وجود ندارد.
البته اگر چه استثنائاتی وجود دارد، اما می توانیم خانواده های یک نسل قبل را به عنوان خانواده های نوع اول تعمیم دهیم.
خانواده های امروزی نیز بیشتر از خانواده های نوع دوم تشکیل شده اند و اغلب قدرت نه گفتن به کودکان خود را ندارند.
فکر می کنم تفاوت کودکان امروز، به افزایش تعداد «خانواده های کودک محور» مربوط می شود.
کودکان با توجه به سن خود راه های مختلفی برای رسیدن به خواسته های خود پیدا می کنند.
در صورت بروز هر گونه درگیری، ابتدا خانواده نه می گوید و کودک از روش های مناسب سن خود استفاده می کند تا خانواده را تسلیم خواسته خود کند.
وقتی کودک مصمم است و در ابتدا نه گفته می شود، خانواده شکست می خورد و در نهایت کودک به آنچه می گوید می رسد.
به این ترتیب روابط خانوادگی و فرزندپروری خسته کننده می شود.
در اینجا چند نکته مهم ذکر شده است.
مقاله مرتبط: دلیل لجبازی کودک در لباس پوشیدن و ترفندهای مقابله با آن
آیا می توان به کودک نه گفت؟
در شرایط درگیری، حتما این چند سوال را از خود بپرسید.
کودک چه می خواهد؟
آیا واقعا چیزی است که باید نه گفت یا می توان گفت بله؟
روشی که کودک برای به دست آوردن خواسته اش در پیش گرفته، چگونه است؟
آیا او واقعا با استفاده از روش های اقناع معقول خانواده را متقاعد می کند یا رفتارهای منفی از خود نشان می دهد و خانواده را تسلیم می کند؟
آیا شرایط برای قدرت نه گفتن به کودکان مساعد است؟
در اینجا چند راه حل در رابطه با قدرت نه گفتن به کودکان آورده شده است:
اگر درخواست معقولی است که می توان گفت بله، باید بدون استفاده از نه، نیازهای کودک را برآورده کرد.
به این ترتیب درگیری نخواهید داشت و اعتبار خود را پیش کودک از دست نمی دهید.
قدرت نه گفتن به کودکان و شکل گیری شخصیت آنها
کودکی که مدام «نه» می شنود، روش های مختلف را توسعه می دهد و زمینه های جدید درگیری ایجاد می کند.
اگر روش دستیابی به خواسته های فرزندتان مناسب است،
اگر او از روش های متقاعدسازی معقول برای متقاعد کردن شما استفاده می کند،
و شما واقعا متقاعد شده اید، به او بگویید.
از جملاتی مانند “شما با پیشنهاد بسیار هوشمندانه ای من را متقاعد کردید، آفرین…”
یا “من هرگز به آن فکر نکرده بودم،حق با شماست…” استفاده کنید.
در این صورت فرزند شما یاد می گیرد که خواسته های خود را به درستی و با راهکارهای منطقی بیان کند.
اگر فرزند شما خواسته های خود را با نشان دادن رفتارهای منفی (فریاد، گریه، تهدید و غیره) بیان می کند،
موضع خانواده در این مرحله بسیار مهم است.
وقتی فرزند شما نتواند سودی به دست آورد، میآموزد که رفتارهای منفی او موثر نیستند.
اگر قدرت نه گفتن به کودکان را ندارید و نمی توانید در مقابل مقاومت فرزندتان مقاومت کنید و در نهایت تسلیم می شوید،
حتما از همان ابتدا بله بگویید. هرگز در یک نبرد با کودکتان، به عنوان بازنده شرکت نکنید.
اما اگر «نه» می گویید، واقعا منظورتان نه باشد و محکم پشت «نه» خود بایستید.
قدرت نه گفتن به کودکان با ایستادن پشت نه ثابت می شود.
اگر روی «نه» خود بایستید، فرزندتان معنای «نه» را میآموزد و این دانش در زندگی به کارتان میآید.
مامان و باباهای عزیز! می توان به کودک نه گفت…
به یاد داشته باشید که کودکی که به هر چیزی که می خواهد می رسد، «کودکی شاد» نیست!
و آینده مناسبی نیز نخواهد داشت.
پس قدرت نه گفتن به کودکان را یاد بگیرید.